روز جهانی خشونت علیه زنان
نسرین مفید نسرین مفید

بیست وپنجم نوامبر روز جهانی علیه خشونت بر زنان پنداشته شده است . اگر ازلابلای غبار سمآگین تاریخ به سیمای زن درنگریم در میآبیم که زمانی زن مادر وسردار آفریننده گری فراز نگری بود ، که در پیوند های زمان ریسمان تاریخ را به دنبال خود میکشید ومرد در این زدوبند تاریخ در رکاب زن به ستایشگری می پرداخت . آنگاه انسان انسان بود ومرد وزنی در کار نبود . عشق ، دوستی ، باور و راستی مهر واز خود گذری با بالهای فراخنگرش چهره گشایی میکرد . اما زمانیکه جنگ ، کشتار ، بی باوری ، غارت ، دزدی ، بیوفایی وخود خواهی پدیدار گشت ، زمانه هم چهره بدل کرد وزن از زین اسپ توسن زمانه فرو افتاد ومرد خود را بالاتر ، بلند تر وفرازتر از زن پنداشت . طبقات اغاز گشت وبرده داری با تمام جنایات ، پلیدی وزشتی اش نمایان گردید . آنگاه برده ها( مردان وزنان) در کنار هم بدبختی را صیقل میدادند واندوه را به بازار میفروختند . پسان ها که مردان ستیزه گر وتند خو به انبار سرمایه پرداختند . چهره زشتخوی فیودالی نمایان گشت ودهقانان تهی دست در برابر یک شکم نان زور وروز شانرا بفروش میرسانیدند در زمین ارباب بدنیا می آمدند ودر همانجا جان میسپاریدند با دستان خالی می آمدند وباشکم خالی می مردند . بار بدختی ها وفلاکت زیاد تر بدوش زنان بود . با بارور شدن باور های دینی مردان که دینآوران باوری بودند . در تارک اندیشه ها وباور ها جا گرفتند وزنان را چندین گام ازخود بدور نگهداشتند . اور ا انسان درجه دوم پنداشتند . آهسته ،آهسته این پندار ها به ارمانهای مردانه مبدل شد و زن بمثابه کالا و اجناس ره در بازار های خرافات گشود . با جان گرفتن سرمایه اندوزی وکاربرد دانش فرهیخته ، انسانها در کل ومردان بویژه آنقدر در لباس فاخر زراندوزی خرق شدند که دیگر در یک کلام به انسانهای والاتر وادناتر تقسیم گردیدند . در همین دوران بود که بوی نفرت وغارت بوسیله جنگ آفرینان مرد به هوا پراگنده شد وهرآنچه را که می توانستند و روامیداشتند انجام میدادند . از اثر همین بی بندوباری های مردانه ، در سال 1960 عیسایی آتش رژیم ددمنش وستیزه گر نظامی در جمهوری دومینیکن زبانه کشید . وبرای نخستین بار مرد ان لباس نظامی بر نیمی از پیکر خودش یعنی زنان حمله ور شدند. سه خواهر مبارز بنامهای ( منیروا ، ماریت ترزا وبتریه میرابل ) که از کادر های مبارز وفعال ضد رژیم نظامی بودند در ظاهر امر بر اثر یک تصادف کشته شدند . آنگاه ژیم نظامی کودتایی با جبر کشتار وآتش میخواست تا از رشد نهضت زنان مبارز جلوگیری کند . روز کشتار سه خواهر مبارز زنان دومنیکن برابر بود با 25 نوامبر سال 1960 . مبارزان راه آزادی در امریکای لاتین وکارابین تصمیم گرفتند تا این روز را بنام روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان نامگذاری کنند . سازمان ملل متحد نیز به پیشنهاد کشور های امریکای لاتین هماوا گردید . واین روز را بنام روز جهانی علیه خشونت بر زنان نامید . خشونت بر زنان پدیده ی گسترده وجهانشمول است . در دنیا از هر سه نفر زن یک نفر مورد لت وکوب ویا خشونت قرار می گیرد . در امریکا ، در اروپا ، در استرالیا ودر کشورهای افریقایی وآسیایی خشونت بر زنان به گونه های مختلف وجود دارد . تجاوز ، لت وکوب فشار های روانی در امریکا واروپا به گونه ی گسترده تر آن نمایان است . در کشور های افریقایی وآسیایی هنوز هم با زنان به شیوه های قرون وسطایی برخورد صورت می گیرد . فروش زنان ، ازدواج های جبری تجاوز ولت وکوب از شیوه های معمولی وعادی در این جوامع هستند . پدیده ی خشونت بویژه در کشور فلاکت بار ومرگ زای افغانستان بگونه ی وحشت زا یی پدیدار است. در دوران فرمانروایی مجاهدین از نوک سینه های زنان تسبیح ساخته بودند . زنان مانند کالا خرید وفروش می شدند . یکی از رهبران مجاهدین که مردی کهنسال و دست وپا گیر است با دختری8 ساله به زور ازدواج کرده است . ازدواج های جبری به یک پدیده ی معمولی مبدل شده بود . در دوران طالبان تاریک نگر وخرافه اندیش در یک کلام زن حق زندگی کردن را نداشت او مجبور بود که به اراده ی طالبان تنفس کند ویا غذا بپزد وبخورد . پس از روی کار آمدن رژیم موجود که زیر نام دموکراسی وحقوق بشر زنان را در پنبه هلاک میکند ، وضع زنان کما کان پر از تلاتم وشور بختی است . تجاوز بر زنان زندانی ، تبادله دختران با سگ ، طلاق ها وازدواج های جبری ، کشتار ولت کوب دختران ؛ از دلخراش ترین واندوهناکترین مسائیلیست که در کشور جریان دارد . تنها در ولایت هرات از دوران برپایی رژیم موجود نزدیک به 63 نفر زن از دست خشونت شوهران شان خود ها را به آتش کشیده اند . خشونت وزن ستیزی به فرهنگ معمول وجنگزده ی افغانستان مبدل گردیده است . فشار های روانی ، فقر ، مصیبت ، وبیکاری از جمله ی عواملیست که زنان را بسوی بدبختی ها ونا بسامانی های اجتماعی میکشاند . برخی از افغانهای که در اروپا زنده گی میکنند با درد ودریغ که با همان باور .گمان وکرکتر زن ستیزی با زنان ودختران شان برخورد میکنند . با تبر زدن زن ودوشق کردن او ، لت کوب دختران جوان به جرم شنا ویا ازدواج با پسران غیر افغان ، طلاق های غیر منصفانه و اخراج زنان از خانه وکاشانه شان نیز از بدبختی ها وشگرد های نا شیانه است که از گریبان برخی مردان افغانی در اروپا سر درمی آورد . وضع زنان در افغانستان به درنگری جدی نیازمند است باید قوانینی روی کار آید تا مانع آن شود که مردان زن ستیز وتعصبگرا نتوانند تا بر زنان شان خشونت روابدارند . باید تدابیری روی دست گرفته شود که زنان از حقوق انسانی شان آگاه شوند . دولت خود را مکلف بسازد تا در رشد آگاهی دختران وزنان با ایجاد دانشگاه ووجذب بیشتر آنها در موء سسات تحصیلی اقدام نماید . در اروپا نیز لازم است تا احزاب وسازمانهای سیاسی بویژه سازمانهای چپ دموکراتیک با تدابیر واقدامات اضافی آموزشی وتبلیغی از خشونت علیه زنان جلوگیر کنند . به امید آنکه روزی زن افغان مانند زن سایر کشور های جهان پیشرفته در آرامش وسعادت زنده گی کند و دسته گلی از سعادت وخوش زیستی بدست بیآورد .

 بادرود .


November 26th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي